یک مادر جوان ایرانی و دختر شش ساله اش در دو هفته سال نو ایرانی (نوروز) به یک پناهگاه زنان استرالیایی پناه می برند.
ساموئل، مردی که در کوه های آلپ ایتالیا زندگی می کند، تصمیم می گیرد به یک زن افغان کمک کند تا به فرانسه برسد. آنها باید با طبیعت خصمانه و ظلم مردان ساکن در این قلمرو روبرو شوند....
یک روزنامه‌نگار به شهر مشهد می رود تا در مورد مردی که رسانه‌ها قاتل عنکبوتی را به آن لقب داده‌اند، و کارگران جنسی را به قتل می رساند، تحقیق کند...
داستان، داستان تن‌فروشی است و اعتیاد. روایت رشوه دادن و رشوه گرفتن. قصه ممنوعیت‌هایی که دست و پا و گاه راه نفس را می‌بندند و قوانینی که تنها بر روی کاغذ نوشته شده‌اند و می‌توان آنها را به راحتی دور زد. رفاه در این جامعه تنها یک تابلوی نئون قرمز است برای نامیدن یک بیمه: بیمه رفاه که تابلوی آن از همه‌جای شهر دیده می‌شود.
عباس کیارستمی در این فیلمش صد و چهارده بازیگر زن مشهور ایرانی و یک بازیگر فرانسوی را به تماشای نمایشی از داستان خسرو و شیرین (نظامی گنجوی) نشانده است. فیلم تماماً بر روی واکنش های صورت بازیگران حین تماشای نمایش تمرکز دارد...
